امروز جمعه , 18 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد آفرينش انسان
با دانلود تحقیق در مورد آفرينش انسان در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق آفرينش انسان را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق آفرينش انسان ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد آفرينش انسان
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:65 صفحه
قسمتی از فایل:
تفسير :
آفرينش انسان
به مناسبت آيات گذشته كه قسمتهائى از آفرينش خداوند و نظام هستى را بيان مى كرد، در اين آيات به شاهكار بزرگ خلقت يعنى آفرينش انسان پرداخته و طى آيات متعدد و پرمحتوائى بسيارى از جزئيات اين آفرينش را بازگو مى كند كه ما در اينجا نخست به تفسير اجمالى آيات مى پردازيم ، سپس نكات مهم را مورد بحث جداگانه اى قرار مى دهيم .
نخست مى فرمايد: ((ما انسان را از ((صلصال )) (خاك خشكيده اى كه به هنگام برخورد با چيزى صدا مى كند) كه از ((حماء مسنون )) (گل تيره رنگ و متغير و بدبو) گرفته شده بود آفريديم )) (و لقد خلقنا الانسان من صلصال من حماء مسنون ).
((و طايفه ((جان )) را پيش از آن از آتش گرم و سوزان آفريديم )) (و الجان خلقناه من قبل من نار السموم ).
((سموم )) در لغت به معنى باد سوزانى است كه گوئى در تمام روزنه هاى پوست بدن انسان نفوذ مى كند زيرا عرب به سوراخهاى بسيار ريز پوست بدن ، مسام ، مى گويد و سموم نيز به همين مناسبت بر چنين بادى اطلاق مى شود و ماده سم نيز از همان است چرا كه در بدن نفوذ كرده و انسان را مى كشد يا بيمار مى سازد.
مجددا به آفرينش انسان باز مى گردد و گفتگوى خداوند را با فرشتگان كه قبل از آفرينش انسان روى داد، چنين بيان مى كند:
((به خاطر بياور هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بشر را از خاك خشكيده اى كه از گل تيره رنگ بد بو گرفته شده مى آفرينم )) (و اذ قال ربك للملائكة انى خالق بشرا من صلصال من حماء مسنون ).
((و هنگامى كه خلقت آنرا به پايان و كمال رساندم و از روح خود (يك روح شريف و پاك و با عظمت ) در آن دميدم همگى به خاطر آن سجده كنيد)) (فاذا سويته و نفخت فيه من روحى فقعوا له ساجدين ).
آفرينش انسان پايان پذيرفت و آنچه شايسته جسم و جان انسان بود به او داده شد و همه چيز انجام يافت : ((در اين هنگام همه فرشتگان بدون استثناء سجده كردند)) (فسجد الملائكة كلهم اجمعون ).
تنها كسى كه اطاعت اين فرمان را نكرد ((ابليس )) بود، لذا اضافه ميكند به ((جز ابليس كه خوددارى كرد از اينكه همراه سجده كنندهگان باشد)) (الا ابليس ابى ان يكون مع الساجدين ).
اينجا بود كه ابليس مورد بازپرسى قرار گرفت و خدا به او گفت : اى ابليس چرا تو با سجده كنندگان نيستى ؟)) (قال يا ابليس مالك الا تكون مع الساجدين ).
ابليس كه غرق غرور و خودخواهى خويش بود آنچنان كه عقل و هوش او را پوشانده بود گستاخانه در برابر پرسش پروردگار به پاسخ پرداخت و ((گفت : من هرگز براى بشرى كه او را از خاك خشكيده اى كه از گل بدبوئى گرفته شده است آفريده اى سجده نخواهم كرد)) (قال لم اكن لاسجد لبشر خلقته من صلصال من حما مسنون ).
آتش نورانى و فروزنده كجا، و خاك تيره و متعفن كجا؟ آيا موجود شريفى همچون من در برابر موجود پستترى بايد خضوع و تواضع كند؟ ! اين چه قانونى است ؟!.
او كه از اسرار آفرينش بر اثر خودخواهى و غرور بى خبر مانده بود و بركات خاك را كه منبع هر خير و بركتى است بدست فراموشى سپرده بود و از آن مهمتر آن روح شريف و عظيم الهى را كه در آدم وجود داشت ناديده مى گرفت ، ناگهان از اوج مقامى كه داشت سقوط كرد، ديگر شايسته نبود كه او در صف فرشتگان باشد، لذا بلافاصله ((خدا به او فرمود از آن (از بهشت يا از آسمانها و يا از صفوف فرشتگان ) بيرون رو كه تو رجيم و رانده شده درگاه مائى )) (قال فاخرج منها فانك رجيم ).
و بدان كه اين غرورت مايه كفرت شد و اين كفر براى هميشه تو را مطرود كرد، ((لعنت و دورى از رحمت خدا تا روز رستاخيز بر تو خواهد بود ))! (و ان عليك اللعنة الى يوم الدين ).
ابليس كه در اين هنگام خود را رانده درگاه خدا ديد، و احساس كرد كه آفرينش انسان سبب بدبختى او شد، آتش كينه در دلش شعلهور گشت ، تا انتقام خويش را از فرزندان آدم بگيرد، هر چند مقصر اصلى خود او بود، نه آدم ، و نه فرمان خدا، ولى غرور و خود خواهى توام با لجاجتش اجازه نمى داد اين واقعيت را درك كند.